در میزگرد كار و درآمد بررسی شد

چرا تب مدرك گرایی پایین نمی آید؟

چرا تب مدرك گرایی پایین نمی آید؟ كار و درآمد: چرا بخش اعظمی از كسانی كه وارد دانشگاه می شوند دست خالی برمی گردند؟ چرا درهای بازار كار به روی نیروهای تحصیل كرده بسته است؟ آیا این مساله به ضعف فرهنگ كار در كشور بر می گردد یا به سبب عدم توجه خانواده ها به سوژه مهارت آموزی است؟ آیا ناشی از گسترش پدیده مدرك گرایی در كشور است؟چه عاملی سبب شده تا فارغ التحصیلان نتوانند نقش آفرینی مثبت و سازنده ای در بازار كار داشته باشند و هر چه تلاش می كنند به در بسته می خورند؟



به گزارش كار و درآمد به نقل از ایسنا، مدرك گرایی از آفات بزرگی است كه نه تنها برای نظام آموزشی بلكه برای كل جامعه یك لطمه جدی به حساب می آید. برابر آمارها بیشتر از ۴۰ درصد جمعیت بیكار كشور را فارغ التحصیلان دانشگاهی می سازند و این پیامد تب مدرك گرایی در جامعه است كه به شكل بیماری مزمن خانواده های ایرانی را درگیر كرده است. در همین راستا خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) در میزگردی با حضور معاون پژوهش، برنامه ریزی و سنجش مهارت سازمان آموزش فنی و حرفه ای، یك استاد دانشگاه و یك كارشناس روابط كار، علل گسترش پدیده مدرك گرایی در جامعه را مورد بررسی قرار داده كه ماحصل آنرا در ادامه می خوانید:

رضا باجولوند ـ معاون پژوهش، برنامه ریزی و سنجش مهارت سازمان آموزش فنی وحرفه ای در ابتدای میزگرد ایسنا، با اشاره به اینكه سوژه مدرك گرایی همواره مورد بحث بوده و به هر شكل مبتلا به این مساله هستیم، اظهار نمود: جوانان ما بعد از فارغ التحصیلی انتظار كار دارند ولی متاسفانه در سیستم آموزش پرورش و آموزش عالی، مهارت های كاربردی كافی آموزش داده نمی گردد و بیشتر بحثهای تئوریك ارائه می شود.

۴۰ درصد كسانی كه به مراكز آموزش فنی وحرفه ای بازگشت می كنند بسته به نوع رشته، فارغ التحصیلان دانشگاهی هستند كه بازار آنها را جذب نكرده است.وی افزود: فارغ التحصیلان با عنایت به اینكه چند سال زحمت می كشند تا مدرك بگیرند، توقع كار خوب دارند ولی سال به سال بر تعداد فارغ التحصیلان و دانشجویان افزوده می شود و طبیعی است كه دولت و حاكمیت هرقدر تلاش كنند نمی توانند برای همه این افراد شغل ایجاد كنند.

مهارت آموزی و مدرك گرایی ضد هم نیستند!

معاون پژوهش، برنامه ریزی و سنجش مهارت سازمان آموزش فنی وحرفه ای با اشاره به اینكه مهارت آموزی ضد مدرك گرایی نیست، اظهار داشت: مدرك گرایی و مهارت گرایی در تقابل با هم نیستند بلكه مكمل هم هستند و اینطور نیست كه بگوییم به مدرك نیاز نداریم، بلكه نیازمند مدرك هستیم ولی اینكه مدرك چقدر كارآمدی دارد مورد بحث است. وقتی وارد مراكز آموزش فنی و حرفه ای می شویم و با كارآموزان صحبت می نماییم و سن افراد و ظاهر آنها را می بینیم كسانی هستند كه عموما از یك فضای آموزشی دیگر آمده اند و می توانیم بگوییم ۴۰ درصد كسانی كه به مراكز آموزش فنی و حرفه ای بازگشت می كنند بسته به نوع رشته، دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی هستند كه بازار آنها را جذب نكرده است.







وی اضافه كرد: وقتی از كارآموزان می پرسیم كه چرا به مراكز آموزش فنی و حرفه ای آمده اند می گویند مهارت و تجربه لازم را نداشته اند و بعداز فارغ التحصیلی كه به بازار بازگشت می كنند از آنها سابقه كار می خواهد. اكثرا می گفتند ما مدرك گرفتیم و الان متوجه شدیم كه نیاز به كسب مهارت داریم.

باجولند اشاره كرد: یكی از عوامل موثر در افزایش مدرك گرایی، ساختار استخدامی است كه به مدارك تحصیلی بالاتر ارزش بیشتر قائل شده و این خود تبدیل به فرهنگ شده تا مدارك تحصیلی در استخدام و جایگاه اجتماعی نقش ویژه ای پیدا كند و این مساله حتی در شاغلین هم تاثیر گذاشته است.

كمرنگ بودن آموزشهای مهارتی در سبد خانوار

وی با اشاره به كمرنگ بودن آموزشهای مهارتی در سبد خانوار، اظهار داشت: باوجود آنكه خانواده ها در پرورش فرزندان خیلی سهیمند ولی هم اكنون آموزشهای مهارتی در سبد خانوارها دیده نمی گردد. مدام به بچه ها می گوییم درس بخوانند و دانشگاه خوب قبول شوند و رشته ای بروند كه بازار كار داشته باشد بدون آنكه نیاز بازار كار را ببینیم.

معاون پژوهش، برنامه ریزی و سنجش مهارت سازمان آموزش فنی وحرفه ای افزود: مسابقات جهانی مهارت هر دو سال یكبار در جهان برگزار می گردد و هر كشوری كه میزبانی را قبول می كند در كنار برگزاری مسابقات، نمایشگاهی را برای بازدید عموم با هدف اطلاع رسانی و ترویج فرهنگ مهارت آموزی برگزار می نماید و اهتمام در معرفی مهارتها و كاربرد آن و همین طور استعدادیابی و ایجاد انگیزه دارد كه خود نشان از توجه بالا به فرهنگ سازی برای مهارت آموزی در میان رده های سنی است.

وی كشور آلمان را در این زمینه مثال زد و اظهار داشت: در آلمان بچه ها را به مدرسه حرفه ای جهت بازدید می برند تا از نزدیك شاهد مهارت آموزی باشند. بعد رصد می كنند ببینند دانش آموزان در كدام كارگاهها بیشتر تمركز می كنند برمبنای همان استعدادیابی كرده و مسیر تحصیلی او را شناسایی می كنند؛ بنابر این نقش فرهنگ سازی در جامعه مهمست و آموزش و پرورش و صدا و سیما در این امر تاثیر گذارند.

باجولوند اضافه كرد: وقتی پوشش خبری مسابقات جهانی مهارت در همه كشورها انجام می شود در واقع یادگیری مهارت آموزی را تبلیغ می كند. كشور ژاپن برای میزبانی مسابقات ۲۰۲۳ كاندید شده بود وقتی هدفشان را برای میزبانی پرسیدند، گفتند كه این مسابقات برای ما فرصتی است تا فرهنگ كار و مهارت آموزی را ترویج دهیم و همه كشور را بسیج خواهیم كرد كه از این رویداد بین المللی بازدید كنند.

انطباق آموزشها و سرفصلهای دانشگاهی با بازار كار

معاون پژوهش، برنامه ریزی و سنجش مهارت سازمان آموزش فنی وحرفه ای با اشاره به اینكه نسبت توسعه مراكز آموزشی با آمایش سرزمین همخوانی ندارد، اظهار داشت: همه كشورها استانداردی دارند كه چند درصد افراد باید وارد دانشگاه شوند. در آلمان این نُرم ۲۰ درصد است و ۸۰ درصد تمایل به بازار كار دارند، یعنی فقط ۲۰ درصد وارد دانشگاه می شوند. از همه مهمتر انطباق آموزشها و سرفصلهای دانشگاهی با بازار كار است كه گاهی این سرفصل ها قدیمی و به روز نشده و نیازمند بازبینی است.
برای آنكه بتوانیم مشاغل خودرا آینده نگری نماییم نیازمند تشكیل اطلس مشاغل در كشور هستیم و هر دستگاهی می تواند در حیطه خود این اطلس را ایجاد كند.

وی با تاكید بر لزوم فرهنگسازی در حوزه صنعت، اظهار داشت: در همه دنیا ارتباط صنعت با آموزشهای آن دو طرفه است و اینطور نیست كه هر كدام كار خودشان را انجام دهند.آموزش عالی و آموزش فنی و حرفه ای با صنعت در ارتباط می باشد و پایه اصلی مهارت آموزی مشاركت صنایع است.
نیازمند تشكیل اطلس مشاغل در كشور هستیم
باجولوند با اشاره به اینكه نحوه آموزش و سنجش در كشور ما با نگاه به مهارت فرد نیست، اشاره كرد: بحث آینده پژوهی مشاغل در كشور باید اتفاق بیفتد و اطلس مشاغل در كشور ایجاد شود اگر این اطلس به وجود آید دانشگاهها باید به این سمت بروند و رشته های تحصیلی بازبینی شوند به نحوی كه اگر فرد به دانشگاه رفت بداند برای ۵ تا ۶ سال آینده چه مشاغلی در بازار كار هست؟

وی در پاسخ به این پرسش كه اطلس مشاغل را چه كسی باید تدوین كند؟ اظهار داشت: این كار متولی خاصی در كشور ندارد. كشور ناگزیر است كه اطلس مشاغل داشته باشد چون همین حالا بیشتر كشورها اطلس مشاغل دارند و برمبنای آن مشاغل خودرا آینده نگری می كنند. این كار بیشتر كار مطالعاتی و پژوهشی است و هر دستگاهی می تواند در حیطه خود انجام بدهد و آنرا به اطلس مشاغل تبدیل كند.

معاون پژوهش، برنامه ریزی و سنجش مهارت سازمان آموزش فنی وحرفه ای با اشاره به وجود استانداردهای شغلی، افزود: ضعفی كه درحال حاضر داریم این است كه استاندارد شغلی وجود ندارد در صورتیكه این استاندارد باید باشد تا آموزش فنی و حرفه ای برمبنای آن استاندارد آموزش را بنویسد و بتواند صلاحیت حرفه ای را انجام بدهد.

باجولوند در پاسخ به این پرسش كه آیا دانشگاههای علمی كاربردی توانسته اند این مشكل را حل كنند؟ اظهار داشت: متاسفانه دانشگاههای علمی كاربردی نتوانستند. وقتی هر واحد كوچك را به مركز علمی كاربردی تبدیل كردیم اساسا كیفیت لازم را نخواهد داشت ولی اگر این مراكز تجمیع می شدند و به شكل قطبی در می آمدند بهتر می توانستیم كار را انجام بدهیم.

وی افزود: هم اكنون سرفصلها، اساتید و رویكرد برنامه ریزی درسی ما در آموزش عالی رویكرد كارآفرینی نیست. ما می گوییم رویكرد مدركی است و فرد باید خودش دنبال بازار كار برود و ارتقا پیدا كند؛ در صورتیكه حالا افرادی كه بازگشت می كنند می گویند هر كجا رفته اند رزومه آنها را قبول نكرده اند چون رویكرد آموزشی بیشتر بر شایستگی دانش بوده است وبه مهارت و نگرش توجه كافی نشده است در صورتی كه كه دانش، مهارت ونگرش در كنار هم شایستگی های فرد را كامل خواهند كرد.

نگاه آموزش باید از پایه و مدارس ابتدایی باشد

معاون پژوهش، برنامه ریزی و سنجش مهارت سازمان آموزش فنی وحرفه ای اظهار داشت: در یك بررسی از كارفرمایان سوال شده بود در افرادی كه جذب می كنند بیشتر چه مهارتی برایشان مهم است؟حدود ۶۰ درصدشان گفته بودند بیشتر به مهارت نرم اهمیت می دهند چون فن را در طول آموزشهای ضمن خدمت می توانیم ارائه بدهیم ولی مهارت نرم را نمی توانیم. چون آموزش بزرگسال دشوار است و باید از پایه شروع نماییم. ما نمی توانیم با كسی كه رویكرد خلاقیت ندارد در بزرگسالی در مورد كارآفرینی صحبت نماییم چون نگاه آموزش باید از پایه باشد. كشور مالزی این مهارت را از مدارس ابتدایی خود آغاز نموده و از مهارت خواندن و نوشتن و نقاشی به مهارتهای فنی رسانده است.

وی در بخش دیگری از اظهارات خود در پاسخ به این پرسش كه چه تفاوتی بین آموزشهای عالی و مهارتی وجود دارد كه كشورها روی آن سرمایه گذاری می كنند؟ اظهار داشت: دلیل اینكه كشورها به مهارت روی آورده اند این است كه معتقدند كشور به تكنسین بیشتر نیاز دارد.آنچه كه حالا دنیای كار بر آن تمركز دارد، داشتن نیروی كار ماهر است و آموزشهای فنی و حرفه ای به علت انعطاف پذیری، دسترس پذیری، انطباق با نیاز بازار كار و اشتغال پذیری بیشتر، از جایگاه شایسته ای برخوردار می باشد.



باجولوند اشاره كرد: در آموزش عالی اگر بخواهند یك واحد درسی یا سرفصل دانشگاهی را تغییر بدهند پروسه آن زمان بر است و این موجب عدم پاسخگویی سریع به نیاز بازار كار می شود، در صورتی كه آموزشهای مهارتی برمبنای نیازسنجی صاحبان حرف و بازار كار با چابكی بیشتر برنامه ریزی و اجرا می شود.

به گفته وی، هم اكنون به مدارك دانشگاهی نسبت به مدارك مهارتی بیشتر اهمیت داده می شود و همین برندسازی موجب رواج مدرك گرایی شده است.

اشتغال پذیری مهارت آموزان بیشتر از افراد فاقد مهارت

معاون پژوهش، برنامه ریزی و سنجش مهارت سازمان آموزش فنی وحرفه ای در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به این پرسش كه آیا در حوزه فنی و حرفه ای هم فارغ التحصیلان بیكار داریم؟ اظهار داشت: برمبنای رهگیری انجام شده افرادی كه دارای مهارت هستند، اشتغال پذیری بیشتری نسبت به افراد فاقد مهارت دارند. آموزش های مهارتی هم باید بر طبق تقاضای بازار كار باشد كه برای تحقق این مهم نیاز به پیوند صنعت و مراكز آموزش فنی و حرفه ای است. در كشورهای دیگر اگر یك تكنولوژی وارد چرخه صنعت می شود در گام اول آموزش كاربران آن در دستور كار قرار می گیرد و مناسبترین محیط، مراكز آموزش فنی و حرفه ای است كه اول انتقال تكنولوژی به مربیان و سپس به گروه های هدف آموزش داده خواهد شد پس مهارت آموختگان هم نیاز به آموزش های ضمن كار به منظور بروز رسانی دارند.

معاون پژوهش، برنامه ریزی و سنجش مهارت سازمان آموزش فنی وحرفه ای، آموزش های فنی و حرفه ای را هزینه بر اما گرانبها دانست و اشاره كرد: برای تجهیز كارگاههای آموزشی و به روز رسانی آنها متناسب با بازار كار مشاركت صنعت لازم است و در بیشتر كشورهای پیشرو در حوزه مهارت آموزی، ارتباط صنعت با مراكز آموزشی ساختارمند و هدفدار است.

وی درباره برخی كارخانه ها مثل ایران خودرو كه دانشكده علمی كاربردی برای آموزش نیرو دارند و تاثیر تربیت نیروهای ماهر در این مراكز، اظهار داشت: مراكز جوار كارخانه ها و صنایع را از گذشته داشتیم و فردی كه در یك كارخانه كار می كند می تواند در امتداد خط تولید، از آموزشهای ضمن خدمت بهره ببرد ولی همین كه فرد در مراكز جوار آموزش می بیند و ارتقای مدرك پیدا می كند دیگر به خط تولید نمی رود چون به دنبال افزایش مدرك، توقعش بالا رفته است پس به نظر من باید طرح طبقه بندی مشاغل و ارزشگذاری به مدارك افراد را در دستور كار قرار بدهیم.

تشكیل شورای عالی مهارت مانع پراكندگی آموزشها

عضو كارگروه تخصصی نظارت و سنجش شورای عالی آموزش و تربیت فنی، حرفه ای و مهارتی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تشكیل این شورا اظهار نمود: با تشكیل این شورا از پراكندگی آموزشها در سطح آموزش عالی، آموزش و پرورش و آموزش فنی و حرفه ای جلوگیری می شود. ما حالا به شكل جزیره ای در حال فعالیت هستیم ولی قانون نظام جامع تربیت فنی، حرفه ای و مهارتی كه بخشنامه اش تصویب شده و كارگروه هایش شكل گرفته به علت جایگاهی كه دارد و زیرنظر معاون اول رئیس جمهوری است می تواند مشكل مدرك گرایی را حل كند.

وی اظهار داشت: خیلی از كشورها در حال اجرای چارچوب صلاحیت حرفه ای هستند و تنها به مدرك دانشگاهی اهمیت نمی دهند. در واقع ارزشگذاری به مدارك رسمی، گواهینامه های مهارتی و تجارب كاری را مدنظر دارند و این چارچوب ابزار رسمی برای طبقه بندی است و توسعه صلاحیتها طبق یكسری از معیارها برای سطوح یادگیری به دست آمده است.

به گفته باجولوند، انسجام بخشی بین آموزشها می تواند مدارك را از شكل امروزی خارج كند و وقتی دانش، مهارت و نگرش در كنار هم قرار گیرند، افراد ماهر بیكار نمی مانند پس اگر دانشگاهها و سایر نهادهای اجرایی متولی آموزش با هم متحد شوند، نتیجه بهتری حاصل خواهد شد.

همترازی گواهینامه های مهارتی با واحدهای عملی دانشگاه

معاون پژوهش، برنامه ریزی و سنجش مهارت سازمان آموزش فنی وحرفه ای در عین حال از ارائه طرح پیشنهادی "همترازی" خبرداد و اظهار داشت: این طرح به منظور همترازی گواهینامه های مهارتی با واحدهای عملی دانشگاه تدوین شده و تحقق این مهم می تواند پیوند بین آموزشهای نظری و مهارتی را به وجود آورد.

وی با تاكید بر اینكه نگاهها به آموزشهای مهارتی باید تغییر كند، اظهار داشت: آموزش و پرورش باید فرهنگی را كه لازم است برای مهارت داشته باشیم اصلاح كند، چرا به كسی كه معدلش نمیرسد می گوییم برود شاخه كار دانش و نمی گوییم استعداد دارد و باید كار فنی یاد بگیرد. ما نگاه بدی به این مقوله داریم در صورتیكه باید نگاه به آموزشهای مهارتی تغییر پیدا كند.

طرح همترازی گواهینامه های مهارتی با واحدهای عملی دانشگاه می تواند پیوند بین آموزشهای نظری و مهارتی را به وجود آوردباجولوند اظهار داشت: هم اكنون آموزش و پرورش به این قضیه ورود پیدا كرده و در چارچوب طرح "ایران مهارت" كار مشتركی را با سازمان آموزش فنی و حرفه ای دنبال می كند. بر طبق این طرح دوره های آموزشی از پایه متوسطه ارائه می شود.آموزش عالی هم با همكاری سازمان آموزش فنی و حرفه ای بوسیله مراكز جوار دانشگاه مهارت آموزی را تقویت می كند ولی همه این كارها برنامه های تاكتیكی و مقطعی هستند و نیاز به برنامه ریزی استراتژیك دارد.

شناسایی نیازهای امروز با آینده نگری مشاغل

معاون پژوهش، برنامه ریزی و سنجش مهارت سازمان آموزش فنی وحرفه ای تصریح كرد: امروز در كشورمان به معماری منابع انسانی نیاز داریم. باید با آینده نگری مشاغل، نیازهای امروز و آینده را شناسایی و برمبنای آن برنامه ریزی نماییم.

وی با تاكید بر ارائه دوره های ضمن خدمت به شاغلین اظهار نمود: شاغلین باید در دوره های آموزشی ضمن خدمت كاربردی شركت نمایند و به روزرسانی شوند چونكه آموزش های مهارتی، كارآمد و موثر خواهد بود و این دوره های مهارتی باید در راه ارتقای شغلی افراد ارزشگذاری و معادل سازی شود.

باجولوند استقرار نظام صلاحیت حرفه ای در جامعه و فرهنگسازی در این زمینه را خواهان شد و اظهار داشت: دنیای كار به علت ناكارآمدی مدارك دانشگاهی به سمت نظام صلاحیت حرفه ای رفته و كشورها دیگر به دكتر مهندس خیلی توجه نمی كنند و صلاحیت برایشان بیشتر اهمیت دارد.

نگاه شورای عالی مهارت معطوف به بازار كار

وی درباره پیشنهاد تاسیس سازمانی به نام "سازمان ملی مهارت" در كشور اظهار داشت: در كشور وقتی اسم ایجاد یك سازمان می آید می گویند ساختار محدودیت دارد ولی قانون نظام جامع صلاحیت حرفه ای به همان مسیر است. در بحث شورای عالی تربیت فنی و حرفه ای و مهارتی چون نتوانستیم به یك سازمان برسیم تصمیم گرفتیم به یكپارچگی برسیم. شورای عالی مهارت دقیقا نگاهش به بازار كار است و می گوید آموزشی ارائه شود كه دقیقا متناسب با نیاز بازار كار كشور و مبتنی بر آینده پژوهی باشد پس معتقدم اگر وظایف این شورا به خوبی اجرا شود همه كشور یك شورای عالی آموزش مهارتی خواهند داشت كه سیاستهای اشتغالشان با نیاز بازار كار متناسب و تقویت خواهد شد.

معاون پژوهش، برنامه ریزی و سنجش مهارت سازمان آموزش فنی وحرفه ای با اشاره به گردنگیر قانون به فراگیری آموزشهای فنی و حرفه ای، اظهار داشت: داشتن صلاحیت و داشتن كارت مهارت مهمست چون در كیفیت تولید و خدمات، رونق تولید و مدیریت منابع و صرفه جویی اثرگذار است؛ بنابر این افراد باید دارای كارت مهارت باشند و زمانی كه پذیرفته می شوند صلاحیت آنها تایید شده باشد. سنجش مهارت یا صلاحیت حرفه ای تضمین كیفیت آموزش است. در یك دانشگاه استاد، محور نمره است ولی در آموزشهای مهارتی، سنجش توسط مربی، استاد كار و صاحب شغل متناسب با نیازهای بازار كار انجام می شود كه خود تضمین كیفیت توانایی فرد است.

سایه سنگین مدرك گرایی روی مهارت گرایی

وی اشاره كرد: درست است كه مدرك گرایی سایه سنگینی روی مهارت گرایی انداخته ولی با استقرار نظام صلاحیت حرفه ای اساسا اتفاقات خوبی خواهد افتاد. امروز همه باید بسیج شویم و از جزیره ای عمل كردن بیرون بیاییم من امیدوارم به روزی برسیم كه شعار هر ایرانی یك مهارت عملی شود.

در ادامه این میزگرد، حمید حاج اسماعیلی ـــ كارشناس روابط كار با اشاره به علل گسترش پدیده مدرك گرایی در كشور اظهار نمود: معتقدم نمی توانیم همه تقصیرها را روی آموزش كشور بگذاریم. درست است كه آموزشهای ما اشكالاتی دارد ولی نقدهایی كه در موضوعات آموزشی در كشور پیدا شده جدید نیست. خاطرم هست كه در دولت دوم مرحوم هاشمی رفسنجانی، این بحث مطرح بود كه چرا دانشگاه در بازار مفید نیست؟ ایشان هم آن زمان با درایت خوبی كه داشتند وزیری به نام هاشمی گلپایگانی را به وزارت فرهنگ و آموزش عالی فرستادند تا ارتباط بهتری بین صنعت و دانشگاه برقرار كند.





وی افزود: از آن زمان تابحال تغییرات گسترده ای در آموزش عالی به وجود آمده و دانشگاه آزاد با وسعت بسیار شكل گرفته است. دانشگاههای علمی كاربردی و دانشكده های فنی و حرفه ای هم به دنبال آن به وجود آمدند و مراكز آموزش فنی و حرفه ای هم از گذشته مشغول فعالیت بودند؛ یك دهه است كه كارآفرینی در دانشگاهها را بطور جدی شروع كردیم ولی معتقدم كه این كار تاثیر چندانی در بازار كار ما نداشته است پس اینكه همه تقصیرها را روی آموزش عالی بگذاریم راهگشا نیست.

اصلاح نظام آموزش عالی و گزینش رشته های دانشگاهی

حاج اسماعیلی با اشاره به اینكه نظام آموزش عالی باید اصلاح و رشته های دانشگاهی به شكل كارشناسی شده تری در دانشگاهها گزینش شوند، اضافه كرد: بیشتر كسانی كه در دانشگاهها تربیت می نماییم عموما از مراكز دولتی سردر می آورند چون كسانی كه به سمت تحصیلات می روند با این امید وارد می شوند كه هم یك شغل خوب و پایدار داشته و هم پرستیژ اجتماعی كسب كنند؛ بنابر این تحصیلات نه تنها در كشور ما بلكه در همه دنیا وجهه حائز اهمیتش پرستیژ است و ما نباید این مساله را در كشور تقبیح نماییم.

به گفته این كارشناس روابط كار مادامی كه مقصد تربیت نیروی كار در دانشگاهها، ادارات و كارگاههای دولتی است با این مشكل مواجه خواهیم بود چون ظرفیت در آنجا ۳۰ تا ۳۵ هزار نفر سالانه است كه می توانند استخدام كنند با آن روندهایی كه معمول و كارشناسی هم نیست و گاهی پارتی بازی و رابطه و مسایل مختلف است و افرادی هم كه تحت عنوان مدیران دولتی استخدام می شوند، بهره وری و كارآمدی لازم را ندارند.

بخش اعظمی از نرخ اشتغال معطوف به بخش خدمات

وی اشاره كرد: بجای اینكه نیروهای تحصیلكرده و دانشگاهی خودرا زیر سوال ببریم باید ظرفیت سازی نماییم. به نظر من سهم محدودیت ظرفیتهای بازار كار تقصیرش بیشتر از دانشگاهها است. عمده نرخ اشتغال ما حالا بیشتر از دو دهه است معطوف به بخش خدمات است و نشان داده است كشور ما كار بهره وری ندارد و یك اقتصاد خدماتی را دنبال می كند.

حاج اسماعیلی اضافه كرد: چنین اقتصادی همه آدمها را می پذیرد یعنی اگر یك دكترا در رشته فنی تخصصی و یك تحصیلكرده لیسانس معمولی برای كار داشته باشیم می تواند در این بخش كار كند. بخش خدمات از الزامات است و دولت هم مجبور است این بخش را فعال نگه دارد.

وی تصریح كرد: ما باید اول چاره كار را در بازار كار جستجو نماییم و ببینیم كه پس از سه دهه و با وجود آنكه برنامه های طولانی مدت زیادی را در كشور تدوین كردیم و شش برنامه پنجساله بزرگ را كه شوخی نیست به تصویب رساندیم، چرا نتوانستیم در كشور ظرفیت سازی كنیم؟

سیاستهای دولتی مانع توسعه بازار كار

این كارشناس اقتصادی افزود: همه دولتها مكلف شدند برمبنای قانون و آنچه خود شعار می دهند كار را باید به مردم واگذار كنند تا بخش خصوصی وارد شود ولی بخش خصوصی چطور می تواند وارد شود؟دولت به جهت اینكه بخش خصوصی در اقتصاد رشد كند چكار كرده است؟ بنابر این اگر بخواهیم تقصیر را بین نیروی كار، كارفرمایان، مردم، بازار كار و فعالان اجتماعی و دولت سهم بندی نماییم، سهم همه اینها قابل مقایسه با سهم دولت نیست چون معتقدم در دولت كسی برای ظرفیت سازی تلاش نمی كند.

حاج اسماعیلی با اشاره به اینكه سیاستهای دولتی نمی تواند منجر به توسعه بازار كار شود، اظهار نمود: دولتها چیزی را كه هیچگاه نمی خواهند از دست بدهند قدرت است. دولتها دوست دارند مردم مشاركت پیدا كنند و كارها واگذار شود و سهمشان در دخالتهای گوناگون به علت اشراف بیشتر كم شود ولی قدرت را می خواهند تا نفوذ داشته باشند حتی در سیاستگذاریها تهاجمی باشند ولی این مساله با نگاهی كه می خواهیم بازار كار را توسعه بدهیم جور در نمی آید. پس ما نتوانستیم ظرفیت سازی نماییم و بیشترین عامل همین است.

وی اظهار داشت: هم اكنون قسمتی از اقتصاد كشور به سبب اصل ۴۴ قانون اساسی، بخش تعاون است ولی با هر مدیر دولتی صحبت می نماییم می گوید تعاون به درد نمی خورد. وقتی دلیلش را می پرسیم می گوید تعاون جواب نداده است. سوال این است كه چه چیز تعاون جواب نداده است؟مگر قرار نیست این مردمی را كه در كشور تحصیل و زندگی می كنند در حوزه مشكلات جامعه و بازار كار دخالت بدهیم؟مگر همه در كشور كارآفرینند یا سرمایه گذارند؟

ضعف سرمایه های مادی در كشور و مشكل سرمایه گذاری

این كارشناس اقتصادی با بیان این كه كشور ما به لحاظ سرمایه یكی از ضعیف ترین كشورها در دنیا به حساب می آید، اظهار داشت: منظور از ضعف سرمایه، سرمایه های منابع طبیعی كشور نیست، بلكه سرمایه های مادی كه متعلق به مالكیت های شخصی و خصوصی است ولی برای آنكه این سرمایه را به دست آوریم دو راه داریم یا مردمی كه در كشور می باشند در داخل سرمایه گذاری كنند یا باید این سرمایه ها را از بیرون جذب نماییم ولی ما در هر دو بخش مشكل داریم.

وی اضافه كرد: كشور ما به دلیلهای مختلفی كه عموما سیاسی است با برخی كشورها مشكل دارد و آنها اجازه نمی دهند سرمایه گذاری در كشور ما صورت بگیرد. بالاخره این مانع ۴۰ سال است تجربه شده ولی مگر دریچه جدیدی گشوده شده یا مقرر است گشوده شود؟ هرچه پیش می رویم این شرایط به دلیلهای مختلف بدتر هم می شود چون به لحاظ داخلی هم سرمایه داران خاصی در كشور نداریم؛ بنابر این باید راهكارهای جدی تری ارائه بدهیم و معتقدم تعاون یكی از راهكارهایی است كه می توانیم به كار بگیریم.

حاج اسماعیلی اشاره كرد: تعاون هم اكنون سهم خودش را در اقتصاد خیلی از كشورها حتی اروپای غربی ایفا كرده است در صورتیكه كشور ما ظرفیتهای بهتری از این منظر دارد. ما به علت مشكلاتی كه داریم ناگزیریم به مردم رجوع نماییم و به همین مردمی كه باید به آنها برمبنای ضرورتی كه در قانون اساسی آمده است كار بدهیم.

جذب فارغ التحصیلان و تجمیع سرمایه های خرد با تعاون

این كارشناس روابط كار افزود: كشورهای اروپای غربی و آمریكا، در آموزش عالی دنبال این نیستند كه مثل ما روی یك عده عظیمی سرمایه گذاری و یا به جمع تیزهوشان اضافه كنند؛ آنها آدمهای خاصی را از همان پایه در مدارس رصد می كنند كه نخبه ولی انگشت شمارند با این وجود هر كدامشان به هر سازمانی در آمریكا بروند آنرا متحول می كنند. چون یك نفر در دانش و تكنولوژی مولد است و دیگران او را كمك می كنند و برای آنكه مجموعه را پرورش بدهند كار را تقسیم می كنند پس در كشور ما نیز نگاه و رویكرد به آموزش عالی و مدارس باید تغییر كند. البته اینكه بخواهیم همه را در كشور نخبه نماییم امكانپذیر نیست ولی تعاون می تواند یكی از بخشهایی باشد كه هم ظرفیت جذب فارغ التحصیلان را دارد و هم سرمایه های خرد افراد را در بخشهای مختلف كشاورزی، صنعت و خدمات به كار بگیرد.

وی با اشاره به اینكه هم اكنون بازار كار از ظرفیت لازم برخوردار نیست، اظهار داشت: صنعت در كشور بطور كامل دست دولت می باشد و اگر مقرر است نیروی تربیت شده دانشگاهی را كه رشته فنی مهندسی خوانده وارد بازار كار نماییم باید برای این بازار ظرفیت سازی نماییم ولی وقتی بازار از ظرفیت چندانی برخوردار نیست، فرد برای استخدام محدودیت دارد و تهیه ماشین آلات و ابزار صنعتی به شدت گران است و با سرمایه های مردم جور در نمی آید فرد كجا و چگونه می خواهد مشغول كار شود؟

این كارشناس اقتصادی به پایین بودن رتبه كسب و كار ایران در جهان اشاره و تصریح كرد: باوجود آنكه تلاش زیادی كردیم كه رتبه فضای كسب و كار ما در عرصه بین المللی بهبود پیدا كند ولی این اتفاق نیفتاده و نتوانستیم كشور را در این عرصه ارتقا بدهیم بنابر این نباید همه تقصیر را به گردن دانشگاهها بیاندازیم بلكه باید یكی یكی این مشكلات را پیدا نماییم چون مشكلات كشور وابسته به نظام عرضه و تقاضا است.

وی اظهار داشت: اگر حالا نیروی كار اضافی داریم به این مفهوم نیست كه تحصیلكرده دانشگاهی زیاد داریم. این عده مارك و برچسب تحصیلكرده دانشگاهی دارند و باید كار كنند ولی در اقتصادی كه هر روز محدودتر می شود و ظرفیتی در دل بازار كار وجود ندارد نمی توان انتظار داشت این عده سر كار بروند.

دلیل نامحسوس بودن كاهش نرخ بیكاری در كشور

حاج اسماعیلی در بخش دیگری از اظهارات خود علت نامحسوس بودن كاهش نرخ بیكاری در كشور را مورد ارزیابی قرار داد و اظهار داشت: معتقدم مراكز آمارگیری ما به شكل تخصصی كار نمی كنند. معمولا به در خانه ها بازگشت می كنند و با روشهای آماری در اختیار خود افراد دارای درآمد را شاغل می نامند و از حوزه بیكاری خارج می كنند ولی سوال نمی كنند كه كارشان چیست و منبع درآمدشان از كجاست؟ و اگر درآمد دارند چرا در سازمان تامین اجتماعی بیمه نیستند؟



این كارشناس روابط كار در پاسخ به این پرسش كه فارغ التحصیلان را مهارت آموز بار بیاوریم بهتر است یا كارآفرین؟گفت: درست است كه در كشور ما كارآفرینی بیشتر از آن چیزی كه مطرح است برجسته شده ولی ما زمانی می توانیم به جریان كارآفرینی در كشور امیدوار باشیم كه بخش خصوصی در كشور شكل بگیرد؛ مادامی كه زمینه و بستر برای فعالیت بخش خصوصی مهیا نیست از كارآفرین كاری برنمی آید.

وی افزود: شاید اگر كارآفرین سازمانی شكل بگیرد بهتر بتواند مشكلات ما را حل كند. كارآفرین سازمانی می تواند وارد ادارات و سازمانهای دولتی شود آنجا را چابك و تحول ایجاد كند و برون سپاری و واگذاری امور را به مدیران بالادستی گوشزد كند.

شكست ۹۵ درصد كارآفرینان و موفقیت كمتر از ۴ درصد

به گفته حاج اسماعیلی بیشتر از ۹۵ درصد كسانی كه به سمت كارآفرینی می روند، شكست می خورند و كمتر از ۳ تا ۴ درصد آنها كارآفرین می شوند و این ماهیت و ذات كارآفرینی است و تنها مختص كشور ما نیست.

این كارشناس روابط كار درعین حال بر ضرورت افزودن واحدهای كارآفرینی به دروس دانشگاهی اصرار كرد و اظهار داشت: كارآفرینی یك رویكرد بسیار برجسته و قابل توجه در بازار كار است كه باید به آن توجه داشته باشیم ولی معتقدم باید در تمام دروس دانشگاهی واحدهای كارآفرینی داشته باشیم تا افراد فقط به استخدام فكر نكنند بلكه به این فكر كنند كه چطور می توانند كسب و كار جدیدی راه اندازی كنند.

بیش از ۹۵ درصد كسانی كه به سمت كارآفرینی می روند، شكست می خورند و كمتر از ۳ تا ۴ درصد آنها كارآفرین میشوند و این ماهیت و ذات كارآفرینی است.

وی افزود: تحصیلات دانشگاهی جایگاه خودش را دارد و ما نمی توانیم منكر آن شویم اما باید ببینیم چطور می توانیم آنرا كارآمد نماییم. سهم تحقیقات و توسعه در كشور ما از تولید ناخالص داخلی بسیار پایین است. در بعضی صنایع مثل خودروسازی كه سالهای سال است فریاد می زنیم و مردم با آن درگیرند و جزو صنایع برجسته كشور به حساب می آید، سهم تحقیقات و توسعه كمتر از یك درصد است.

دانشگاههای كشور نیازمند واحد تحقیق و توسعه

حاج اسماعیلی با تاكید بر اینكه دانشگاهای ما مستلزم داشتن تحقیقات و توسعه هستند، اظهار داشت: تحقیقات و توسعه دانشگاه به منزله مقاله نویسی نیست. وقتی تحقیق و توسعه در دانشگاه شكل می گیرد، پروژه قبول می كند و این پروژه می تواند زایش دانشگاه باشد یا از بیرون با تقاضا بیاید. بنابر این اگر می خواهیم فارغ التحصیلان دانشگاهی كارآمدی در بازار كار داشته باشیم كه تغییر و تحول ایجاد كنند باید دانش را كیفی نماییم. دانش زمانی كیفی می شود كه واحد تحقیقات و توسعه در دانشگاهها برجسته باشد.

وی اشاره كرد: ما باید ضعفهای دانشگاه را در ابعاد مختلف ببینیم اگر همه را رفع نماییم ممكنست كارساز باشد ولی اگر بیاییم دومرتبه پول را به دانشگاهها ببریم و بگوییم صرف تحقیقات و توسعه شود و آن دلالی ها و واسطه گری ها و زد و بندها شكل بگیرد، نمی تواند كارساز باشد؛ پس معتقدم باید جمیع مولفه هایی كه در بازار كار نقش دارند در نظر بگیریم و از تجربه هایی كه كسب كرده ایم استفاده نماییم و رویكردهایمان را تغییر بدهیم تا شاهد استفاده بهتر از نیروهای انسانی باشیم.

ضرورت اصلاح ساختارهای معیوب و شكننده در كشور

این كارشناس روابط كار درانتها اظهارات خود بر لزوم اصلاح ساختارهای معیوب در كشور تاكید و تصریح كرد: مشكلی كه هم اكنون در كشور وجود دارد این است كه وقتی ساختاری معیوب و شكننده می شود بلافاصله یك ساختار جدید تعریف می نماییم در صورتیكه باید آنرا اصلاح نماییم. همه قوانین موازی كه در كشور وجود دارند و بحث هدفمندی یارانه ها یا سهام عدالت كه بنده از گذشته با این طرح ها مخالف بودم ناشی از ساختارهای معیوب در كشور است. اگر گروهی در ایران ضعیف هستند راههای تقویت آنها به روشها و اشكال گوناگون وجود دارد و نباید چنین شیوه هایی را در كشور باب می كردیم.

به گزارش كار و درآمد به نقل از ایسنا در بخش دیگری از این میزگرد، مسلم خانی ـــ استاد دانشگاه و كارشناس مسایل اقتصادی نیز به بیان دیدگاههای خود پرداخت و اظهار داشت: هم اكنون مساله ما این است كه مدرك جویی بهتر است یا دانشجویی؟ ما نمی توانیم حتی اگر به سمت مهارت جویی و مهارت یابی حركت می نماییم مدرك را كنار بگذاریم. مدرك ادراك ما از یك رشته دانشگاهی است؛ مثلا مدرك دكترای داروسازی یعنی میزان ادراك فرد از دانش داروسازی در حد دكترا، پس دانش و مدرك با هم ممزوجند و نمی توانیم بگوییم مدرك یك چیز جدا و دانشجویی جدا است چون مدرك قسمتی از پروسه یادگیری است. اما مدرك كجا به درد می خورد؟ جایی كه می خواهیم استخدام شویم ولی در جایی كه شخص خالق كسب و كار است و خودش می خواهد یك كسب و كار راه اندازی كند، نیازی به مدرك نیست.

۶۳ درصد كارآفرینان فاقد مدرك دانشگاهی

وی با اشاره به اینكه ۶۳ درصد كارآفرینان در كشور فاقد مدرك تحصیلی دانشگاهی هستند، اظهار داشت: این افراد باوجود آنكه مدرك دانشگاهی ندارند اما ماهر و متخصص و كارآفرین هستند. مدتی پیش از شهرك صنعتی شكوهیه قم بازدید كردم و آنجا با یك كارآفرین كه در حوزه بوردهای تلویزیون و كامپیوتر كار می كرد، آشنا شدم. این فرد ۲۹ نفر نیروی كار داشت كه همگی لیسانس به بالا بودند ولی خودش با افتخار می اظهار داشت كه من كلاس سوم راهنمایی هستم و اگر نباشم كار می خوابد و تولید تعطیل می شود.



خانی افزود: وقتی از مدرك صحبت می نماییم در گروه مزد بگیران و استخدام شوندگان معنادار می شود پس در گروه كارآفرینان نیازی به مدرك نداریم و بیشتر تجربه و دانش و نگرش و ریسك پذیری است كه شخص را در جایگاه كارآفرینی قرار داده است.

این استاد دانشگاه، خلأ تبدیل تجربه به مدرك قابل اعتبار در ایران را یاد شده قرار داد و با طرح مثالی اظهار داشت: اگر در استرالیا یا آمریكا روبه روی شما یك كارخانه دار نشسته باشد و بگویند كه دكترای حرفه ای چرم دارد، مدلول اش این نیست كه ۲۰ سال تمام در رشته چرم سر كلاس نشسته است؛ بلكه یعنی این فرد شماره یك آن كشور در این صنعت است و پس برمبنای اعتبارسنجی انجام شده تجربه و دانش این فرد را در حد مدرك دكترای چرم برآورد كردند.

تولید دانش و مهارت وظیفه اصلی دانشگاهها

وی درباره گردنگیر دانشگاهها به مهارت آموزی اشاره كرد: در مورد دانشگاهها چند نكته وجود دارد كه باید به آنها توجه كنیم؛ اول اینكه اصولا وظیفه دانشگاه تولید دانش است ولی آیا مهارت، قسمتی از دانش است؟ بله در همه جای دنیا پذیرفته شده است كه اگر فردی دانش پزشكی می آموزد باید در كنار آن یاد بگیرد كه بخیه زدن را هم بلد باشد و كار معاینه را هم انجام دهد پس مهارت و دانش یك مقوله اند و قابل تفكیك نیستند.

خانی اضافه كرد: نخستین رسالت دانشگاه این است كه بتواند افرادی را تربیت كند كه در گام اول پروسه اجتماعی شدن را طی كنند و با مطالبات اولیه بازار آشنا گردند، سپس وارد مهارت آموزی و یادگیری شوند و در مرحله اشتغال پذیری قرار بگیرند؛ به عبارتی نوعی تمرین اشتغال در حین تحصیل كه ممكنست در چارچوب ارتباط دانشگاه و بازار كار، كارآموزی یا كارورزی مدلول اش نماییم. اصطلاحا می گویند این دانشجو اشتغال پذیر است و این آمادگی را دارد كه در حین تحصیل یا پس از فارغ التحصیلی شغلی را پذیرا باشد.

وی اشاره كرد: با این تصویر كه دانشگاه وظیفه اش تولید دانش است و مهارت و اشتغال پذیری هم قسمتی از دانش است، رسالت دانشگاه خیلی گسترده تر می شود؛ یعنی اگر فردی در دانشگاه روزنامه نگاری خواند، دانشگاه مكلف است به او خبرنویسی، تیترنویسی، گوشواره نویسی و تنظیم گزارش یاد بدهد، در قسمت مهارت آموزی روش تنظیم یك خبر را یاد بدهد و در قسمت اشتغال پذیری با یك روزنامه یا مجله یا یك سایت آشنا كند كه نهایتا وقتی لیسانس روزنامه نگاری گرفت آمادگی داشته باشد در یك خبرگزاری مشغول كار شود.

این استاد دانشگاه اظهار داشت: هم اكنون دانشگاههای ما به دو دلیل گستردگی فعالیت ندارند؛ اول اینكه قسمت مهارت آموزی هزینه های زیادی دارد و اگر دانشگاه بخواهد مثلا در رشته جغرافیا مهارت را هم وارد كند باید ابزارهای مهارتی زیادی در واحدهای دانشگاهی اضافه و قسمت كار عملی آن رشته تقویت شود ولی دانشگاه معمولا از این هزینه ها فرار می كند و نهایت كاری كه می تواند انجام دهد این است كه فرد را به جایی بفرستد كه دوره كارورزی را بگذراند. دوم بحث اشتغال پذیری است به این مفهوم كه دانشگاه مجبور شود با شهركهای صنعتی مرتبط شود یا با یك كارخانه قرارداد ببندد و بگوید دانشجو ۳۰ تا ۳۵ درصد وقت خودرا در این كسب و كار بگذراند ولی بازهم مستلزم هزینه است چون با ورود دانشجو به یك كارخانه، ممكنست خط تولید گرفتار اشكال شود یا وقفه ای در آن كسب و كار به وجود آید.

افزوده شدن مهارت آموزی و اشتغال پذیری به دانشگاهها

خانی با تاكید بر افزوده شدن مهارت آموزی و اشتغال پذیری به دانشگاهها، اظهار داشت: قسمتی از بودجه هایی كه حالا صرف فنی و حرفه ای یا دانشگاه علمی كاربردی یا هنرستانها می شود باید وارد دانشگاه شود و دانشگاه در سه مرحله، رسالت یادگیری دانش یا اصطلاحا مرحله اجتماعی شدن، مهارت آموزی و اشتغال پذیری را برعهده بگیرد.

به گفته وی در دنیای امروز به دانشگاهی كه سه نوع رسالت فوق را برعهده داشته باشد یعنی هم فردی را تربیت كند كه با مبانی اولیه آن دانش آشنا است، هم در آن رشته مهارت و فن اجرای دانش و عملیاتی كردن دانش را یاد بگیرد و هم با بازار در رابطه با آن دانش آشنایی پیدا كند، دانشگاه كارآفرین می گویند.

این استاد دانشگاه در ادامه میزگرد تشكیل شورای عالی سرمایه انسانی را پیشنهاد كرد و اظهار داشت: شورای عالی سرمایه انسانی باید متشكل از شخص رئیس جمهور، وزارتخانه های آموزش و پرورش، تعاون، كار و رفاه اجتماعی، آموزش عالی و بهداشت و درمان باشد تا بتوانند نقشه راه توسعه فردی و انسانی را طراحی كند. هم اكنون ساختارهای مدیریت سرمایه انسانی در ایران ساختارهای از هم پراكنده، هزینه ساز و موازی است كه سبب سردرگمی دانشجو و دانش آموز و خانواده شده است و معمولا این ساختارهای موازی همدیگر را خنثی می كنند؛ پس عمیقا معتقدم یكی از كاركردهای رئیس جمهوری باید تشكیل شورای عالی سرمایه انسانی باشد.

خلأ سازمان ملی مهارت و ناكارآمدی نظام جامع مهارت

وی افزود: متاسفانه كشور ما به شدت با مشكل ساختارها روبه رو است و نمی توان پذیرفت كه درعین اینكه سازمان آموزش فنی و حرفه ای وجود دارد، دانشگاه علمی كاربردی و هنرستان فنی و حرفه ای هم وجود داشته باشد، چون به منزله اتلاف منابع است و همه آنها یك ماموریت به اسم مهارت آموزی دارند.

خانی معتقد می باشد كه قانون نظام جامع مهارت، قانون كارآمدی نیست كه ما را به سمت سرمایه های انسانی هدایت كند و در حد هماهنگی و وحدت نظر در حوزه مهارت میان آموزش عالی، آموزش و پرورش و آموزش فنی و حرفه ای است. بنابراین باید تلاش نماییم در سازمان ملی مهارت كه جایش به شدت خالی است و متشكل از كلیه نهادهای مهارتی است، تبدیل دانش آشكار و پنهان كارآفرینان به مدارك معتبر قابل احترام باشد. باید كارآفرینان ایران را اعتبارسنجی كرد و برمبنای آن مدرك معتبر معادل دانشگاهی به آنها داد.

انتقاد از عدم انتخاب كارآفرینان بعنوان نخبگان

این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش كه آیا شورای عالی آموزش و تربیت فنی، حرفه ای و مهارتی می تواند به چنین تقاضایی پاسخ دهد؟ اظهار داشت: این شورا جزو وظایفش نیست و بیشتر هماهنگ كننده دستگاهها است تا همپوشانی داشته باشند. در بعضی قسمتها آموزش و پرورش امكاناتی دارد كه سازمان آموزش فنی و حرفه ای ندارد و می توانند با هم جابه جا كنند پس رویكرد این شورا بیشتر برای آن است كه دستگاهها با هم تعامل كنند.

شورایعالی سرمایه انسانی متشكل از شخص رئیس جمهور، وزارتخانه های آموزش و پرورش، تعاون، كار و رفاه اجتماعی، آموزش عالی و بهداشت و درمان باید ایجاد شود تا بتوانند نقشه راه توسعه فردی و انسانی را طراحی كند.وی با انتقاد از عدم انتخاب كارآفرینان بعنوان نخبگان كشور، اظهار داشت: در ایران هنوز كارآفرینان را بعنوان نخبه نمی شناسیم و جزو سازمان ملی نخبگان نیستند و از امكانات و مشوق های سازمان نخبگان هم برخوردار نیستند. چه نخبگی از این بالاتر كه در ایران بتوان با این همه محدودیت، كسب و كار راه اندازی نمود و بازار را توسعه داد و محصول تولیدی را به خارج كشور صادر كرد؟ متاسفانه ما نخبه را كسی می دانیم كه نفر اول كنكور شده یا در المپیاد رتبه كسب كرده و یا اختراعی را به ثبت رسانده است.

اهمیت غنی سازی سرمایه های انسانی در كشور

خانی حرام كردن سرمایه های انسانی را گناهی نابخشودنی دانست و اظهار داشت: ما نمی توانیم طلایی ترین دوران عمر خودرا در مدارس و دانشگاهها سپری نماییم و وارد مرحله میانسالی شویم بدون آنكه سوژه مهارت و اشتغال پذیری و كارآفرینی را به آنها آموخته باشیم پس در كشور بیشتر از آنكه به غنی سازی اتم نیاز داشته باشیم به غنی سازی سرمایه های انسانی نیاز داریم.

وی با بیان این كه اگر سوژه سرمایه های انسانی در كشور اصلاح گردد خیلی از مسایل دیگر شامل خودروسازی، آلودگی هوا و انرژی اتمی نیز اصلاح می شود، اظهار داشت: ایران كشوری است كه منابع فیزیكی فراوان و منابع انسانی باهوش و آماده زیادی دارد ولی چرا با این خاصیت ها كشور توسعه یافته ای نیست؟ دلیلش این است كه در كشورمان نتوانستیم نظام صلاحیت حرفه ای را تبدیل به یك جریان در كسب و كارهای بالادستی نماییم.

خانی با اشاره به بحران اشتغال فارغ التحصیلان اظهار نمود: مركز آمار ایران در آخرین گزارشی كه از آمار نیروی كار در تابستان امسال انتشار یافت، نرخ بیكاری فارغ التحصیلان را ۲۶ درصد اعلام نمود كه در مقام عمل بیشتر از این است. اگر فرض بگیریم ۳۰ درصد فارغ التحصیلان مشكل شغل دارند درحال حاضر به شدت نیازمند این هستیم كه مسیر كارآفرینی و ایجاد اشتغال و مدیریت كسب وكار را برای آنها به صورت فوری هموار نماییم تا از مسیری غیر از استخدام و مزدبگیری به شغل برسند و زندگی خودرا تامین كنند.

سهم ۲۰ درصدی فارغ التحصیلان دانشگاهی از بازار كار

این كارشناس اقتصادی، بازار كار ایران را یكی از سنتی ترین بازارهای دنیا نام برد و اظهار داشت: الان سهم فارغ التحصیلان دانشگاهی از بازار كار حدود ۲۰ درصد است؛ یعنی ۸۰ درصد بازار كار ما در اختیار كسانی است كه اصولا از مسیر دانشگاه عبور نكرده اند و بازار كار هم هنوز پذیرای فارغ التحصیلان دانشگاهی نیست. در بازار كار ایران با یك نیروی دیپلم به راحتی می توانیم مسایل مربوط به بخش حسابداری را حل نماییم و چندان نیاز نیست كه یك فوق لیسانس حسابداری آشنا با نرم افزارهای مربوطه این كار را انجام بدهد.

وی اشاره كرد: در خیلی از كسب وكارهای ایرانی، نیروی دانشگاهی را بعنوان مزاحم می پندارند و تصور می كنند كار را با نیروی غیردانشگاهی هم می توان انجام داد چون اگر نیروی كار فوق لیسانس داشته باشد حتما حقوق بیشتری طلب می كند و این عقب ماندگی بازار كار از مدرنیته هم یكی از بیماریهایی است كه با آن به شدت مواجه هستیم.



خانی در بخش دیگری از اظهارات خود به تشكیل تیم های دانش آموزی در مدارس كشورهای دیگر برای آشنایی دانش آموزان با فضای كسب و كار اشاره نمود و اظهار داشت: در آلمان و انگلیس مدارس با چند كسب و كار قرارداد می بندند. تیم های دانش آموزی زیر نظر معلم تشكیل می شوند و روی یكی از كسب وكارها كار می كنند، جالب اینكه به سود و درآمد هم می رسند و این درآمد به جیب دانش آموزان می رود.

تبدیل تابستان مدارس به دوران حرفه و مهارت آموزی

وی تصریح كرد: الان در كشور موضوعی به اسم "تابستان مدارس" مطرح است و ما می توانیم تابستان مدارس را به دوران مهارت آموزی، یادگیری و حرفه آموزی تبدیل كنیم؛ به این نحو كه مدرسه به كارگاه یادگیری تبدیل گردد و دانش آموزان به تناسب استعدادشان در آن فن و مهارتی را یاد گرفته و آموزش عملی متناسب با رشته خودرا فرا بگیرند.

این استاد دانشگاه با تاكید بر ایجاد واحدهای تحقیق و توسعه در دانشگاهها اظهار داشت: منظور از واحد تحقیق و توسعه فقط در حد مقاله نویسی و جستجو نیست؛ تحقیق و توسعه یعنی پروژه هایی كه در دانشگاه با كاست بازار تعریف و در نهایت به یك خط تولید یا ابزار جدید تبدیل می شوند.

سهم نیروی انسانی تحصیلكرده دانشگاهی از كل جمعیت كشور ۱۷ درصد است

وی با اشاره به اینكه مخالف گسترش دانشگاهها نیستیم و دانشگاهها باید به درون روستاها هم بروند، اظهار داشت: درحال حاضر سهم نیروی انسانی تحصیلكرده دانشگاهی از كل جمعیت كشور ۱۷ درصد است؛ یعنی ۱۷ درصد جمعیت ۸۰ میلیونی كشور از مسیر دانشگاه عبور كرده اند. هدف ما این است كه نظام دانشگاه به یك كارخانه تولید منابع انسانی تبدیل گردد كه در آن سه پروسه جامعه پذیری، مهارت آموزی و اشتغال پذیری اتفاق بیفتد.

كالج ها مسئول تربیت نیروی كار ماهر در دنیا

خانی با مقایسه كالج ها در ایران و كشورهای دیگر در بحث تربیت نیروی حرفه ای اظهار نمود: وظیفه تربیت نیروی كار ماهر و حرفه ای در دنیا بر عهده كالج ها یا همان مراكز علمی كاربردی است تا از این طریق یك نیروی كار حرفه ای یا كارجوی صفر كیلومتر یا شاغلی كه می خواهد تغییر شغل بدهد یا در شغلش مهارتهای جدیدی فرا بگیرد را تربیت كنند.

این كارشناس اقتصادی اضافه كرد: وظیفه مراكز فنی و حرفه ای تربیت تكنسین و نیروی كار كارآزموده ای است كه در شغل خودش سرآمدتر بشود. حالا بخش زیادی از مشتریان مراكز علمی كاربردی كارمندان دولت هستند و به دنبال این هستند كه مدركی را دریافت و از مزایای آن استفاده كنند.

وی افزود: سازمان مهارت آموزی یا سازمان آموزش فنی و حرفه ای تلاشش بر این است كه مهارتهای افزونه را كه كالج ها از عهده آن برنیامدند و كسب و كارها به آن نیاز دارند، به شكل تخصصی به درون كسب و كارها برده و ارائه بدهد؛ به عبارتی آموزشهای فنی و حرفه ای به شغل برمی گردد و به درون كسب و كارهایی كه افراد در آن حضور دارند وارد می شود تا به توان افزایی افراد منجر شود ولی ما در ایران چون كالج نداریم همه دانشگاهها مثل هم رفتار می كنند و انتظارات یكسان از دانشگاههای خود داریم در صورتیكه دانشگاه آزاد، پیام نور، علمی كاربردی و غیر انتفاعی هر كدام در دنیا تعریف خاص خودرا دارند.

تشكیل سازمان ملی مهارت توسط وزارت كار

این استاد دانشگاه در بخش پایانی میزگرد بر لزوم اصلاح ساختارها در كشور اصرار كرد و اظهار داشت: اگر ساختارها را درست كرده بودیم و افراد در راه صحیحی قرار می گرفتند هم هزینه های یادگیری و طول دوره یادگیریشان به شدت كاهش پیدا می كرد هم در در طول دوران تحصیل خود تبدیل به یك نیروی ماهر كارآزموده و احیانا كارآفرین یا حداقل شغل پذیر می شدند.

خانی تشكیل سازمان ملی مهارت توسط وزارت كار را خواهان شد و اظهار داشت: سازمان آموزش فنی و حرفه ای، مراكز علمی و كاربردی و هنرستانها باید به یك سازمان مستقل تبدیل شوند و ساختاری را برای مهارت آموزی در كشور ایجاد نماییم تا افرادی كه می خواهند در حوزه تكنسین و مهارت یادگیری قرار بگیرند، وارد این ساختار شوند.





منبع:

1398/08/11
20:56:58
5.0 / 5
4573
تگهای خبر: آموزش , استخدام , اشتغال , اقتصاد
این پست کار و درآمد مورد قبول شماست؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۷ بعلاوه ۱


كار و درآمد


کاریابی و راه اندازی کسب و کار و کسب درآمد


karodaramad.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كار و درآمد محفوظ است